معنی درس هفتم فارسی نهم (پر تو امید) + حکایت شو، خطرکن
درس 7 فارسی نهم
نام درس : پر تو امید | موضوع : معنی کلمات – معنی شعر | پایه نهم
درس 7 فارسی نهم
🧧 معنی فارسی نهم / درس هفتم :: پر تو امید
معنی کلمات درس هفتم فارسی نهم
احزان: اندوه ها، غمها
هجو: سرزنش کردن به شعر (مسخره)، نکوهش
بعید: دور
گردون: آسمان، فلک
لعن: نفرین کردن، دشنام دادن
تباهی: نابودی
مراد: مقصود، هدف، خواسته شده خار
مغیلان: خار شتر
سر غیب: راز پنهانی
شوق: رغبت، آرزومندی
فرزانه: دانشمند بسیار دانا
فنا: نابودی
واقف: آگاه، با خبر
شوریده: آشفته
نهای: نیستی
هستی: وجود، دارایی، ثروت
کنج: گوشه، زاویه
انوار: نورها و روشناییها
مُقام: اقامت، محل اقامت، جایگاه
قعر: عمق
اوج: بلندی
معنی یوسف گم گشته فارسی نهم
❇️ یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
معنی: اندوهگین مباش که دلدارِ گمشده دوباره به وطن باز میگردد و خانه ی اندوهان به گلستان شادمانی بدل میشود.
یوسف: یکی از پیامبران قوم بنیاسرائیل، که در زیبایی آوازه داشت و برادرانش از حسادت محبّت بیشتر پدر به او، وی را در چاه افکندند و او به خواست خدا از چاه تا ماه (عزیزی مصر) رسید. چنین نقل شده که پدر یوسف، در ماتم پسر از کلبهاش بیرون نیامد و بسیار گریست و از این جهت خانهی پیر کنعان به کلبه ی احزان (خانهی غم و اندوه) شناخته شده است.
گم گشته: گم شده بازآید: باز می گردد، برمیگردد. کنعان: سرزمین پدری حضرت یوسف
اَحزان : جمع حُزن: غمها و اندوهها. گلستان: گلزار، باغ گل، جای پر شور و نشاط(در این جا).
کلبهی احزان و گلستان: آرایهی تضاد دارند.
این غزل حافظ در حال و هوای نوید بخش مخاطب را به روزهای خوش آینده امیدوار میکند.(شاید هم حق به جانب حافظ باشد).
به قول استاد محمّدرضا شفیعی کدکنی، دلدار گم شدهی ایران، «شادی» است و شاید «شادی آزادی»:
طفلی به نام شادی، دیریست گمشده ست
با چشمهای روشنِ براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس، سوی دگر خزر.
❇️ ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
معنی: ای دل درد کشیده من، مایوس مباش که حالت بهتر خواهد شد و آشفتگیهای فکری تو آرام و قرار خواهند یافت.
در این حال و هوا غزلهای زیادی سروده شده است ولی «مونولوگ» گفتگوی درونی در این غزل، بیش از همه خود را عرضه می کند. آن گونه که از کلام حافظ برمیآید، تجربه ی نه چندان آسانی را پیش روی خود دارد و تنها راه چاره، تسلّی دادن به خویشتن است و نگاه روشن به آیند هی موافق طبع. به آیند های که شاید زمانی از آن«بوی بهبود» بشنود.
دل غم دیده: دلِ خود حافظ است که دچار غم و محنت فراوانی است. دل بد کردن: بد دل شدن، نا امید شدن.
دل بد مکن: بد دل و ناامید مباش. وین: مخفّف: و این شوریده: 1. آشفته . 2. عاشق . 3. دیوانه
سامان: در این جا(آرام ، قرار، آراستگی، نظم، رواج و رونق). آرایه تضاد در «شوریده و سامان».
❇️دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دایماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور
معنی: بیت نشان دهندهی ناخرسندی کامل حافظ از گذر ایّام است و به طرز مُضحکی شرایط امروز ما را داشته است.
دور گردون: گردش روزگار، دور فلک مراد: میل، آرزو، خواست واج آرایی در «د» و «ر» و تکرار واژهی «دور».
معنی: اگر چرخش روزگار حتّا دو روز مطابق آرزوی ما نبود؛ گذرِ زمان همیشه بر یک حالت باقی نخواهد ماند.
❇️هان، مشو نومید چون واقف نهای از سرّ غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
معنی: هان ای دل، نا امید مباش و غم مخور، زیرا از رموز و اسرارِ عالمِ نهان، آگاه نیستی؛ بازیهای پنهان زیادی در پشت پرده انجام میشود.
هان: بدان و آگاه باش (از اصوات و شبه جمله است). واقف: بیخبر، بیاطلاع.
نهای: نیستی سر: رمز، راز.
غیب: عالم ملکوت، عالم بالا. اندر: حرف اضافه(در). اندر پرده: پشت پرده.
❇️ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
معنی: ای دل من، اگر سیل نابودی پایههای وجود را با خود ببرد؛ تا زمانی که نوح کشتیبان توست، غم به خود راه نده.
ار: مخفّف اگر فنا: نابودی، نیستی. بنیاد: اساس، پایه. هستی، وجود، زندگی.
سیل فنا: اضافهی تشبیهی. نیستی و نابودی به سیلی که هست و نیست را با خود می برد، تشبیه شده است.
نوح و کشتی و طوفان: مراعات نظیر میسازند. ضمناً تلمیح به داستان حضرت نوح نیز دارد.
❇️در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
معنی: بر اساس این بیت، اگر ما نیز در زندگی بر اساس علایق خود قدم در مسیری گذاشتیم؛ نباید از سختیها و درشتیهای راه، ناراحت و اندوهگین یا نومید شویم.
کعبه و بیابان و خار مغیلان: مراعات نظیر دارند. کعبه: خانه خدا در مکّه. خواهی زد قدم: قدم خواهی زد.
سرزنش: ملامت، طعنه. مغیلان: درختچه خاردار که در بیابانها می روید. «سرزنش» برای خار مغیلان، جاندار پنداری یا انسان نمایی دارد.
اگر به اشتیاق طواف خانهی خدا در بیابان قدم خواهی زد، از طعنه و ملامت درخچه خاردار بیابان، اندوهگین مباش.
❇️گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
معنی: اگرچه استراحتگاههای بین راه بسیار خطرناک هستند و مقصد نیز بسیار دور است؛ لیکن همه ی راهها و جاده ها سرانجام به انتها و مقصد می رسند.
بس: بسیار، خیلی زیاد منزل: محلّ اتراق کاروان، جای فرود آمدن
بعید: دور. کان: مخفّ،«که آن»
❇️حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
معنی: حال و روز ما را در دوری دلدارِ عزیزتر از جان از یک طرف، و از سمت دیگر اصرار و پافشاری رقیب، همه را خداوند دگرگون کنندهی احوال می داند. تلمیح به دعای تحویل سال نیز دارد(… یا محوّل الحالِ و الاحوال …)
فرقت: جدایی، دوری. جانان: دلدارِ چون جان عزیز. ابرام: اصرار، پافشاری، الحاح
خدای حال گردان: خداوند دگرگون کننده ی احوال رقیب: نگهبان، برادر یا همراه دلدار که برای جلوگیری از مزاحمتها، با وی همراه میشد.
❇️حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
معنی: ای حافظ، در تنهایی شبهای تاریک و گوشهی تهیدستی، تا زمانی که زمزمهی تو دعا و قرآن باشد، غمی نداشته باش.
حافظ: تخلّص خواجه شمس الّدین محمّد شیرازی است. در این بیت منادا هست و شبه جمله.
تار: تاریک تخلّص: خلاص، شدن، رهایی. تخلّص: نام ویژهای است که شاعران با آوردن آن در انتهای شعر خود از تنگنای شعر رهایی مییابد. میبندند.
به بیتی هم که شاعر در آن «تخلّص» خود را می آورد، «بیت تخلّص» میگویند. فقر: تنگدستی، تهیدستی
خلوت ، ورد ، دعا و قرآن: مراعات نظیر
جهت مشاهده دیگر کتاب ها میتوانید از سایت همگام درس استفاده کنید. همچنین پیشنهاد میشود از جواب درس 8 فارسی نهم و همچنین معنی 8 فارسی نهم نیز دیدن فرمایید.
بسیار عالی کامل ترین سایته🤍♥️
سلام ، خوب بود ولی در معنی میشد ساده تر کرد
و اینکه بیت یکی مونده اخری در کتاب نیست
دوبار نوشته شده گردون داخل معنی کلمات
خیلی ممنون بابت گزارش
حذف شد
همه چیز مثل همیشه عالی
ولی استثناً این درس یه خورده مفهومی معنی شده بود و همین موضوع باعث سخت شدن کار میشد
ولی عالی
بازم ممنونم از شما
😁😇😅👌
عالیییییییییییییییی
خوب بود ممنون
عاولی بود 🗿🤝
یا ابالفضل اینقدر باید بنویسم🤦😑🥵😂
خوب بود ولی ترجمه ها خیلی ادبی بود معنی شعر ها باید ساده باشد نه ادبی
خخخخ
👍👍👍👍👍👍👍
سلام
معنی کلمات درسته ولی چنتاش ایراد داره
اولی: کلمه گردون دوبار تکرار شد
دومی : کلمه سرّ غیب به صورت سرّ عیب نوشته شده .
سومی : کلمه هجو معنیش میشه ناسزا گفتن ، فحاشی
هر گاه شاعر در شعر خود به سمت فحاشی و ناسزا گفتن برود شعر دارای آرایه هجو است .
با سپاس فراوان امیر علی کریمی .
مرسی عزیزم
بسیار عالیات فقط یک چیز کم دارد همین باید ارایه هارو هم با شعر هایا خالی بزارید ممنون میشم با تشکر بابت زحماتتون
ممنون خیلی خوب بود
خیلی عالی بود
👌👌😎