معنی شعرخوانی آفتاب حُسن فارسی یازدهم

معنی شعرخوانی آفتاب حُسن فارسی یازدهم

شعرخوانی صفحه ۶۳ فارسی یازدهم

معنی شعرخوانی آفتاب حُسن فارسی یازدهم

نام درس : شعرخوانی: آفتاب حُسن | موضوع : معنی کلمات – معنی شعر | یازدهم

شعرخوانی صفحه ۶۳ فارسی یازدهم

۱ .بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوستبگشای لب که قند فراوانم آرزوست

معنی: چهره ات را نشان بده؛ زیرا آرزوی دیدن باغ و گلستان را دارم. سخن بگو؛ زیرا آرزوی شنیدن سخنان شیرین را دارم.چهره ات را نشان بده؛ زیرا آرزوی دیدن باغ و گلستان را دارم. سخن بگو؛ زیرا آرزوی شنیدن سخنان شیرین را دارم.
قلمرو زبانی: نمودن: نشان دادن / رخ: چهره، رخسار، صورت، عذار / که: زیرا / بیت: چهار جمله / رخ و لب: نقش مفعول/آرزو: نقش مسند/  «-َم» در گلستانم و فراوانم: نقش مضافٌ الیه دارد؛ زیرا بعد از واژه «آرزو» قرار می گیرد (آرزوی من است).
قلمرو ادبی: رخ نمودن: کنایه از دیدار / لب گشودن: کنایه از سخن گفتن / رخ و لب – باغ و گلستان: مراعات نظیر (تناسب) /چهره معشوق مانند باغ و گلستان – سخن معشوق مانند قند: تشبیه / گلستان: نماد خوشحالی و شادابی

۲ .ای آفتاب حُسن، برون آ دمی ز ابر کان چهره مُشَعشَعِ تابانم آرزوست

معنی: ای معشوق (شمس تبریزی)، لحظه ای از پشت ابر بیرون بیا که آرزوی دیدن چهره تابان تو را دارم.
قلمرو زبانی: حُسن: خوبی، زیبایی / دم: وقت، زمان، لحظه / مشعشع: درخشان، تابان / بیت: سه جمله / «-َم» در تابانم: مضافٌ الیه/ آرزو: مسند.
قلمرو ادبی: آفتاب و ابر: مراعات نظیر / آفتاب حُسن: استعاره از معشوق (شمس تبریزی) و اضافه تشبیهی/بیرون آمدن از ابر: کنایه از چهره نشان دادن

۳ .گفتی ز ناز «بیش مرنجان مرا، برو» آن گفتنت که «بیش مرنجانم» آرزوست

معنی: تو با ناز و عشوه گفتی: «بیشتر از این مرا رنج نده و برو». من آرزو دارم باز هم این سخن را از دهانت بشنوم.
قلمرو زبانی: ناز: عشوه، کرشمه، لطف / ز ناز: از روی ناز / بیت: پنج جمله / «-َت» در گفتنت: نقش مضافٌ الیه / «-َم» در مرنجانم: نقش مفعول.
قلمرو ادبی: گفتی و گفتنت: اشتقاق / واج آرایی «ر» / بیش و مرنجان: آرایه تکرار.

۴ .زین همرهانِ سست عناصِر دلم گرفت شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

معنی: از این یاران ضعیف و ناتوان، غمگین و ناراحت هستم. آرزوی دیدن بزرگانی چون حضرت علی (ع) و پهلوان رستم را دارم.
قلمرو زبانی: همره: همروش / سست عناصر: بی اراده، بی غیرت / دستان: لقب زال، پدر رستم / بیت: دو جمله / همرهان: نقش متمّم.
قلمرو ادبی: سست عناصر: کنایه از افراد بی اراده و بی غیرت / گرفتن دل: کنایه از غمگین شدن / شیر خدا: استعاره از علی (ع)/ واج آرایی «س»/ اشاره به قدرت و درایت و اراده قوی حضرت علی (ع) و رستم جهان پهلوان شاهنامه: تلمیح.

۵ .دی شیخ با چراغ همی گشت گردِ شهر کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

معنی: شیخ ما در اطراف شهر می گشت و می گفت: از انسانهای دیوصفت و وحشی، آزرده ام و ملاقات با انسان کامل را آرزومندم.
قلمرو زبانی: دی: دیشب، شب گذشته، روز قبل / شیخ: پیر، مرشد، عالِم دین / دد: جانور درّنده / ملول: غمگین / بیت: سه جمله /ملول و آرزو: نقش مسند / «-َم» در ملولم، معادل فعل اسنادی به معنای «هستم» / «-َم» در انسانم: نقش مضافٌ الیه دارد (انسان آرزویِ من است)
قلمرو ادبی: اشاره به داستان فیلسوف یونانی: تلمیح / دیو و دد: استعاره از انسان های پلید و آرایه تناسب / دیو و انسان: تضاد / دی و دیو: جناس

۶ .گفتند یافت می نشود، جستهایم ما گفت: «آنکه یافت می نشود آنم آرزوست»

معنی:گفتند: ما جستجو کردهایم؛ امّا پیدا نکردیم. گفت: من آن کسی را می طلبم که یافته نمی شود.
قلمرو زبانی: یافت می نشود: پیدا نمی شود / جُستن: جستجو کردن، طلب کردن / بیت: شش جمله / آرزو: مسند / «-َم» در آنم: نقش مضافٌالیه.
قلمرو ادبی: آرزو کردن آنچه نایافتنی است: تناقض (پارادوکس) / یافت می نشود: آرایه تکرار.

۷ .پنهان ز دیده ها و همه دیده ها از اوست آن آشکار صنعتِ پنهانم آرزوست

معنی: درحالی که همه چشم ها و بینش ها از خداست،امّا از همه پنهان است.من کسی را آرزو دارم که هنرش آشکار و خودش پنهان است.
قلمرو زبانی: دیده: چشم / آشکار صنعت: آفریننده ای که آفرینش او آشکار است / بیت: سه جمله / نقش پنهان به ترتیب: مسند – صفت.
قلمرو ادبی: دیده: آرایه تکرار / آشکار و پنهان: تضاد / واج آرایی «ه» / همه دیده ها: ایهام: ۱ .همه چشم ها ۲. همه دیده شده ها

جهت مشاهده سوالات و گام به گام کتاب های خود؛ کافیست نام درس یا شماره صفحه آن را به همراه عبارت "همگام درس" در گوگل جست و جو کنید.

مطالب مرتبط

اینترنت شما در
همگام درس
همیار
۵۰%رایگان محاسبه میگردد
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *