معنی درس دریا قلی فارسی ششم با کلمات و مخالف (درس هشتم)

معنی کلمات و متضاد و هم خانواده درس دریا قلی

دریا قلی به وسعت دریاست نام تو تاریخ در تلفظ نام تو الکن است چند جمله است / معنی درس ۸ فارسی ششم ابتدایی صفحه ۵۸

درس هشتم :: دریا قلی

معنی کلمات درس 8 فارسی ششم

معنی بیت های درس دریاقلی

بیت 1 :دریاقلی! رکاب بزن، یا علی بگو *** چشم انتظار همّت تو، دین و میهن است
معنی: دریاقلی! یا علی بگو و به سرعت حرکت کن، زیرا دین اسلام و سرزمین ایران منتظرِ قصد و ارادهی قوی تو
هستند که کاری بکنی.
نکته دستوری: دریا قلی! منادا (حرف ندا حذف شده است) / بزن و بگو: فعل امر / چشم انتظار: واژهی مرکّب / همّتِ
تو: مضاف و مضاف الیه
نکته های آرایه ای: چشم انتظار بودن: کنایه از منتظر بودن / دین و میهن، چشم انتظار هستند: جان بخشی (آدمنمایی).
نکته ی ادبی: یا علی گفتن: کنایه از کمک خواستن و تصمیم گرفتن برای کار مهم

بیت 2 :فردا اگر درنگ کنی، کوچههای شهر *** میدان جنگ تن به تن و تانک با تن است
معنی: اگر تأخیر بکنی و وقت را هدر بدهی، فردا تانکهای دشمن در کوچههای شهر، مردم را از بین میبرند و شهر،
محلّ جنگهای تن به تن خواهد شد.

بیت 3 :از راه اگر بمانی و روشن شود هوا *** تکلیف شهر خاطرههای تو، روشن است
معنی: اگر نتوانی به راهت ادامه بدهی و هوا روشن شود، از وضعیّت شهر پُر از خاطرهی خودت آگاه خواهی بود که
چگونه از بین خواهد رفت.
نکته: روشن بودن تکلیف چیزی: موقعیّت و وضعیت آن، مشخّص و آشکار است.

بیت 4 :دریاقلی! به وسعت دریاست نام تو *** تاریخ در تلفّظِ نام تو الکن است
معنی: دریاقلی! نام تو مانند دریا وسیع و با عظمت است، تاریخ هم نمیتواند تو را با آن همه بزرگی، ستایش و وصف
کند.
نکته های آرایه ای: تاریخ الکن است؛ تشخیص / نام تو مانند دریا وسیع است: تشبیه

کلمات هم خاواده دریاقلی فارسی ششم

بعثی: بعث، بعثت، باعث
مدافعان: مدافع، دفاع، دافعه، دفع
اوراق: ورق، ورقه، ورقات
تصمیم: مصمّم، تصمیمات، صمیمی، صمیمیّت
شهید: شاهد، مشهود، مشاهده، شهادت
سقوط: سقط، ساقط، اِسقاط
اشغال: مشغول، شغل، اشتغال
محاصره: حصر، محصور، حصار
وسعت: وسیع
نقل: منتقل
موانع: مانع
نفوذ: نافذ
دفاع: مدافع
هدف: اهداف
انتظار: منتظر
قدرت: قادر
حد: حدود
معروف: معرف
جوامع: جامعه، جمع، مجموع

مخالف کلمات دریاقلی فارسی ششم

شرمگین ≠ سربلند
بسیاری ≠ اندکی
نجات ≠ گمراهی
هوشیاری ≠ غفلت
فداکاری ≠ خودخواهی
مدافع ≠ مهاجم
وابسته ≠ مستقل
ناگوار ≠ خوشایند
صعود ≠ سقوط
مدافعان ≠ مهاجمان
بیگانگان ≠ دوستان
زنده ≠ مرده
جنگ ≠ صلح
خردسال ≠ پیر
وابسته ≠ مستقل